به خانم مهتاب :
نيست شما گفتين كه بابا و عموشون ، فكر كردم اطلاع دارين .
در جواب به شهرام:
من ديشب از آقا محمود كمك نخواستم. فقط الان ديدم باز اين يارو مي خواد اينجوري جوابم رو بده از آقا محمود خواستم پاكشون كنه.
جناب محمود ؛ سوالي رو كه امروز ظهر از شما پرسيدم رو جواب نميدين ؟ ( برام مهمه ) اصلا كامنت هاي خصوصي رو مي خونين ؟
در جواب بازديد كننده عزيز با عنوان « مريم »
جواب من منفي است نه مرحله اول و نه مرحله دوم هيچكدام .. البته مشكلي براي عنوان كردن ندارم و اگه خواستيد ميتونم بگم گزينه مورد نظر من كي بود ...
اقا توي كه زابلي هستي بلوج زن اقا نيست
شما ها مشكال دارين مخصوصن مهتاب و محمود توسوال ميبرسي من برات ا.قران كذاشتم باز هم ميكي جواب نميدي وان محمود هم با ايات قران حساسيت داري شماها فقط بايد نابود بشين جه زن جه مرد نسلتون نابود بشه از بنياد انشالله شما خوب بشو نيستين زابليها
وسلام ...............
خودتوني به نفهمي زدين
الله سرنكونتون كنه الهي امين الهي امين
الهي امين
بسه ديكه شما .................................
سلام جناب محمود . دلم براتون تنگ شده بود . فكر نمي كردم كه تو وبلاگتون موندگار بشم ولي اخلاق خوشتون موندگارم كرد . الان تازه متوجه شدم كه وبلاگ جديد زدين . ( من همونم كه يه پستتونو به من اختصاص داده بودين . شرمنده ) بعد اون ماجرا من مدام بهتون سر زدم و مي خواستم كه كامنت ها رو بخونم ولي ديگه كامنت نذاشته بودم تا الان .( يه هفته اي بود كه به وبلاگتون نيومده بودم)
من كامنت هاي اينجا رو نخوندم و فقط همين صفحه آخر رو خوندم . ديدم كه شما تقريبا همسن من بودين كه رفتين جبهه . واقعا شجاع بودين و هستين ....