• وبلاگ : سيستان من
  • يادداشت : فاجعه مسجد جامع زاهدان ( اين پست بروز ميشود)
  • نظرات : 13 خصوصي ، 310 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + كبي 

    متن 3

    سومين روز اقامت

    صبح روز سوم در ملاقات با مولانا موضوع ديروز و اهانت پيرمرد را مطرح كرديم و شديدا از عدم رضايت، گله و شكايت داشتيم كه مولانا ضمن عذرخواهي از اين برخورد نامناسب، اضافه نمود اين نوع برخوردها درست نيست و با روح متعالي اسلام سازگاري ندارد متاسفانه ما در جامعه شاهد چنين برخوردهاي نامناسب هستيم به نحوي كه حتي برادران اهل سنت كه با لباس هاي محلي در شهرستان هاي بزرگ حضور پيدا مي كنند، معمولا مورد تمسخر قرار گرفته و به آنان سني عمري نيز گفته مي شود.

    به هرحال مولانا ضمن اينكه از اعضاي گروه به سبب برخورد بدي كه صورت گرفته بود، عذر خواهي داشت مسئله را بي اهميت تلقي نمود كه پس از صرف صبحانه، اعلام آمادگي نمود تا سوالات خود را مطرح سازيم كه طبق برنامه از قبل پيش بيني شده قرار بود در ملاقات روز جاري از چهار مورد سوال اختلافي و اساسي يعني مفهوم آيه تطهير، بحث خلافت و شهادت حضرت زهرا و مساله غدير، فقط يك مورد سؤال مطرح شود؟ يعني بحث آيه ي تطهير

    "إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً"[1]

    احزاب/33

    پيامبر اكرم –صلي الله عليه وآله وسلم- با اهل ايمان از خود آنها به آنها نزديكتر است و همسران او مادران اهل ايمان و يقين هستند.

    و ايشان توضيح مختصري در مورد نسب خانوادگي حضرت عايشه –رضي الله عنها- اشاره فرمودند و همه سرا پا گوش بوديم كه ايشان در معرفي نسب حضرت عايشه سخن را اين چنين آغاز نمودند: حضرت عايشه بنت ابوبكر و كنيه ايشان صديقه پدر بزرگوارشان عبدالله خليفه اول مسلمين و يار غار رسول الله و مادر گراميشان ام رومان در سلسله نسبي در پشت هشتم به رسول خدا –صلي الله عليه وآله وسلم- مي رسد كه به ترتيب زير است:

    عايشه بنت ابوبكر ابن ابي قحافه عثمان ابن عمرو بن كعب ابن سعد ابن تيم ابن مره ابن كعب تيمي.

    سلسله نسبي پيامبر اكرم –صلي الله عليه وآله وسلم-: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عدالمناف بن قصي بن مره بن كعب زماني كه رسول خدا با عايشه ازدواج كردند پس از چندي به ايشان فرمودند: اي صديقه من شما را در خواب ديدم كه بر چهره شما پارچه ابريشمي سفيد قرارداده شده بود فرشته اي شما را به نزد من آورد و گفت: اين همسر شماست و من پارچه را از چهره شما كنار زدم و ديدم شماييد با خود گفتم اگر اين امر از جانب الله است آن را اجرا مي گرداند و من از شما خواستگاري كردم. خوله حضرت عايشه صديقه رضي الله عنها را براي پيامبر –صلي الله عليه وآله وسلم- خواستگاري كرد و اين چنين خداوند متعال حضرت عايشه رضي الله عنها را براي همسري پيامبر خود برگزيد.

    آن عالم رباني از علم عايشه سخن به ميان آورد و فرمودند كه حضرت عايشه رضي الله عنها در جمع صحابه به عنوان يكي از ناشران علم نبوت محسوب مي شوند و از جايگاه علمي بسيار بالايي برخوردار بودند.

    امام زهري (رحمه الله عليه) ميفرمايد: اگر علم عايشه جمح آوري شود بر تمام علوم ازواج مطهرات و ديگر زنان برتري پيدا مي كند. [2]

    مولانا در ادامه در مورد محبت و محبوبيت عايشه رضي الله عنها نزد پيامبر –صلي الله عليه وآله وسلم- سخن گفته و اين حديث پيامبر –صلي الله عليه وآله وسلم- را خواندند:

    از پيامبر اكرم –صلي الله عليه وآله وسلم- (سؤال شد كه چه كسي پيش شما از همه محبوب تر است پيامبر –صلي الله عليه وآله وسلم- فرمودند: عايشه سپس پرسيده شد از مردان چه كسي؟ پاسخ دادند: پدرش ابوبكر صديق.