• وبلاگ : سيستان من
  • يادداشت : فاجعه مسجد جامع زاهدان ( اين پست بروز ميشود)
  • نظرات : 13 خصوصي ، 310 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهتاب 

    صبحتان به خير بچه ها!

    نبودين ديشب اين كپي رو چه جوري سوسكش كردم!

    مچ اين جور افراد رو مي شه فقط با چند تا دونه سوال حساب شده گرفت. اين كه بهش گفتم كه از خودش بنويسه تا باهاش آشنا بشيم، يا اينكه ازش خواستم تا محل زندگي اش رو برامون توصيف كنه، از زندگي مردم بلوچ بگه، از مشكلاتي كه دارن، از امكاناتي كه ندارن . . . يا اينكه دقيقا روي نا مفهوم بودن نوشته هاش انگشت مي ذاشتم و از بچه ها مي خواستم تا حرفهاشو برام ترجمه كنه در صورتي كه نيازي به اين كار نبود، تك تك اينها همه حساب شده بودن. و سياست خاصي در آنها مستتر بود

    اينها رو گفتم براي اينكه در مورد من قضاوت بد نكنين.

    اين كپي با اون زبان نوشتاري كه داشت اگه باز هم بباد اينجا برامون اراجيف بنويسه خيلي راحت شناخته مي شه، حالا با هر اسمي كه بخواد خودش رو معرفي كنه ( كپي، زن مظلوم بلوچ، يا هر اسم ديگر ) و با توجه به اينكه هويتش به طور تقريبي شناسايي شده مطمئنم كه جرات آفتابي شدن دوباره توي اين وبلاگ رو نداره.

    تبريك مي گم بچه ها وبلاگ از لوث وجودش براي هميشه پاك شد!